جدول جو
جدول جو

معنی تس نفسی - جستجوی لغت در جدول جو

تس نفسی
(تُ نَ فَ)
هرزه گویی. (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تس نفسی
هرزه گویی
تصویری از تس نفسی
تصویر تس نفسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تب نفاسی
تصویر تب نفاسی
در پزشکی التهاب دستگاه تناسلی زن در اثر عفونت ناشی از زایمان که به واسطۀ ناپاکی و آلوده بودن لوازم و مسامحه در نظافت و پاکیزگی عارض می شود
فرهنگ فارسی عمید
(نَ فَ)
حالت و چگونگی بی نفس. عجز. اضطرار. خموشی از ناتوانی:
یکسو افکن ز طبع بی نفسی
تات باشد چو روح قدر و خطر.
سنائی.
و رجوع به نفس شود
لغت نامه دهخدا
(تَ نَ فَ)
در محاوره مراد ترزبانی. (آنندراج). ترزبانی. (مجموعۀ مترادفات). تازه نفسی و زبان آوری و فصاحت. (ناظم الاطباء). و رجوع به تر و ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(چُ نَ فَ)
پرحرف. شخص هرزه درا و یاوه گو. پرچانه و مهمل گو. رجوع به چس نفسی و چس نفسی کردن شود، آدم ضعیف و علیل
لغت نامه دهخدا
(چُ نَ فَ)
پرحرفی. یاوه گویی. وراجی. هرزه درایی. مهمل بافی. پرچانگی. رجوع به چس نفس و چس نفسی کردن شود، ضعف و ناتوانی
لغت نامه دهخدا
(گُ نَ فَ)
کنایه از خوشبویی. خوشبوئی دم، کنایه از خوش کلامی. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چس نفس
تصویر چس نفس
پر حرف روده دراز، هرزه درا یاوه گو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم نفسی
تصویر هم نفسی
معاشرت، مصاحبت، همدمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل نفسی
تصویر گل نفسی
خوشبویی معطری، خوش سخنی خوش کلامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر نفسی
تصویر پر نفسی
عمل و کار پر نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد نفسی
تصویر بد نفسی
عمل و حالت بد نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تر نفسی
تصویر تر نفسی
تر زبانی
فرهنگ لغت هوشیار
هرزه گپی لاف زدن پر حرفی روده درازی، هرزه درایی یاوه گویی. هرزه گویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفسی
تصویر تنفسی
هویشی منسوب به تنفس مربوط به تنفس: جهاز تنفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چس نفس
تصویر چس نفس
((چُ. نَ فَ))
بی حال، بی نیرو
فرهنگ فارسی معین
رفاقت، معاشرت، همدمی، یاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دم سرد، پرگو، حراف
فرهنگ گویش مازندرانی
گنجشک بسیار کوچک و حشره خوار، سوت سوتک سوتی که از ساقه ی گیاهان به ویژه گندم و جو درست
فرهنگ گویش مازندرانی